Monday, March 10, 2008

من رای می دم

دیشب در مهمانی تمام شدن سربازی دوستم آهنگی بود که می خواند
"حلا که رفتی برو/دیگه نمی خوام تو رو"
!یکی از بچه ها می گفت:این آهنگ برای شبح اصلاحات است
دلم نمی رفت به رای دادن، حداقلی از آنچه به عنوان آدم اصلاح طلب می شناسم و برایشان احترام قلبی قائلم(آدم هایی مثل نمایندگان شجاع مجلس ششم :فاطمه حقیقت جو یا موسوی خوئینی ها)صلاحیت شان تایید نشده وآنچه مانده چند شبه اصلاح طلب درجه چندم اند که ...
البته این نکته اصلی برایم نبود!
می دانم سیاست جای ایده آل هایمان نیست و عالم واقع بینی است. نمی شود رویا پردازانه در جامعه ای درگیر بااینهمه خرافات و مذهب منتظر ماند تا...
چیزی که مرددم می کرد در رای دادن این بود که در دورو برم می دیدم، پشتیبان اصلی اصلاح طلبان یعنی مردم طبقه متوسط، با وجود تجربه تلخ "تحریم مسخره انتخابات" ریاست جمهوری که به روی کار آمدن احمدی نژاد انجامید هنوز عبرت نگرفته اند و اکثرا می گویند ما رای نمی دهیم،اینا با هم چه فرقی دارند...و فکر می کردم اگر جو کلی این باشدما هم نمی توانیم کاری از پیش ببریم جز اینکه چند صد هزار نفری بر آمار مشارکت در انتخابات جیم الف الف افزوده ایم
امروز در دانشگاه شریف به مناسبت هشت مارس جلسه ای عالی با حضور شادی صدر و بابک احمدی برگزارشد که در حاشیه آن بحثی در مورد انتخابات در گرفت.
وقتی دیدم بابک احمدی و تعدادی از خوشفکرترین دانشجویان فعال انجمن دانشگاه هنوز از شرکت درانتخابات جانانه دفاع می کنند دلگرمی گرفتم.
بابک احمدی می گفت :سوم خرداد 76،فردای روزیکه خاتمی برای اولین بار انتخاب شد در جشنی که با فامیل و دوستان به مناسبت پیروزی در خانه مان گرفته بودیم به همه میگفتم چهل سال آینده ایران شروع شد!فکر میکردم برای رسیدن به ایران دموکراتیک حداقل چهار دهه زمان لازم است و تازه ده سال آن گذشته...
دموکراسی یعنی همین،اینکه دلخواهت را انجام ندهی،تابع قانون بازی بشی!
برخلاف میل ات برای هدفی که داری قبول کنی با دیگران ائتلاف کنی.فقط در صورتی آدم در انتخابات شرکت نمیکند که موازنه قوا به ضررش تمام شود، اینجا هنوز حس می کنم میکنم می تونم با رای دادنم موازنه قوا را تا حدودی به نفع ایران دموکراتیک تغییر بدم.
من به سهیلا جلودار زاده رای می دم چون به نفع من است که او در مجلس باشد واو می تواند از حقوق شهروندی من دفاع کند(اگر ندم عشرت شایق خواهد آمد)
تارخ ما اینه:حجاریانی که اولین بار بعد از انقلاب سازمان امنیت ساخت به عنوان یک دموکرات در جلوی شورا تیر خورد!آدم ها عوض می شن.
سعیدی سیرجانی نویسنده را کشتند . زرافشان ده برابر او حرف تند زد.زندان هم رفت ولی بالاخراه بیرون آمد و دیروز میهمان دانشجویان دانشگاه شریف بود .
مطمئنم اگر بتوانیم اقلیت کوچکی در مجلس هشتم بسازیم بهتر ازمجلسی است یکدست که پر شده از بدترین لایه های ارتجاع.
عدم شرکت مان کمکی خواهد بود به احمدی نژادی تر شدن اوضاع و من این را نمی خواهم!

No comments: