کوتاه از سفر یک روزه به روستاهای اسماعیل آباد و دورسون آباد،جنوب تهران در مجاورت پالایشگاه:
ابتدا توسط اهالی و بر روی کاغذ های پوستی در مسجد اسماعیل آباد نقشه منابع طبیعی روستا رسم شد:
ابتدا توسط اهالی و بر روی کاغذ های پوستی در مسجد اسماعیل آباد نقشه منابع طبیعی روستا رسم شد:
موقعیت روستا، زمین های کشاورزی، منابع آب روستا، روستاهای اطراف، راه های ارتباط رسم شده (موقعیت مراتع)
سپس به همین ترتیب فهرست مشکلاتشان
سپس به همین ترتیب فهرست مشکلاتشان
مشکلات
آلودگی آب: مشکل جدی روستاییان از زمانی آغاز شد که از چاه عمیق آب و قنات آن ها نفت بیرون آمد. به دلیل آلودگی نفتی چاه عمیق سابق روستا را هفده سال است پلمپ کرده اند و برای جبران آن چاه دیگری سمت عظیم آباد زده اند که آب آن برای شستشو مصرف می شود و به قدری نمک دارد که غیرقابل شرب است. منبع تامین آب کشتزارهای روستا که در گذشته قنات بوده (می گویند حتی در بچگی از آب قنات می نوشیده اند) رودخانه فاضلاب «لَش آب» است که از تهران به داخل روستا می آید و خطر آلودگی به انواع پساب سمی میکروبی و فلزات سنگین را دارد. لش آب از اینجا به نجیم آباد- قشلاق-نظرآباد-عشق آباد و نهایتاً دریاچه حوض سلطان قم می رود.
پس از آلوده شدن آب به نفت برای شرب روستاییان، لوله کشی آبی از داخل پالایشگاه به قطره 5/1 شده که آب آن بادبی ای مانند شیر سماور در داخل روستا وجود دارد که گویا پالایشگاه تهدید کرده از ابتدای سال آن را هم قطع خواهند کرد.
آلودگی هوا: (کارخانه سولفور سدیم): بوی بسیار بد و غیر قابل تحمل به ویژه در شب هنگام دارد به طوری که حتی کارگرها حاضر به اقامت در روستا نمی شوند و اهالی هرچه پیگیری کرده اند گفته اند هر کار می خواهید بکنید تنها راهتان ترک روستاست.
سوء مدیریت و فساد سازمان محیط زیست: مرجع قانونی نظارت بر وضعیت محیط زیست منطقه سازمان محیط زیست است که تاکنون هیچ اقدام عملی برای متوقف کردن آلودگی ها انجام نداده است. به گفته اهالی وقتی ماموران سازمان محیط زیست به بازدید کارخانه سولفور سدیم رفتند (در آنجا انبار پسته ای هم وجود دارد که در صورت صحت گفته اهالی به دلیل امکان تاثیر آلودگی ها بر پسته ها وجود چنین انباری در این محل قابل پیگیری جداگانه است) از طرف کارخانه پشت ماشین مأموران محیط زیست را پر از پسته کردند و مامورین بدون آن که گزارش منفی از عملکرد کارخانه بنویسند منطقه را ترک کردند.
همچنین اهالی میگویند وقتی مردم آلودگی پالایشگاه را از طریق محیط زیست پیگیری کرده اند محیط زیست گفته پالایشگاه را یک میلیارد تومان جریمه کردیم! این جریمه به چه کار مردم آمده است؟
تنها یک ورزشگاه در مجاورت روستا ساخته اند که آن را هم هر روز تهدید می کنند خراب اش می کنیم.
بروز برخی بیماری های پوستی و سرطان: به گفته اهالی تاکنون چهار نفر در این سه سال به دلیل سرطان فوت کرده اند و نیز لکه هایی روی پوست دست و ... اهالی به وجود آمده است.
مرگ و میر احشام: همچنین به دلیل آلودگی میزان مرگ و میر احشام نیز در این روستا بالاتر از معمول است.
امنیت: به دلیل تخریب بسیاری از خانه های روستایی و مهاجرت همسایگان در صورت بروز حادثه یادزدی در منازل مردم امنیتی ندارند. دزدی بسیار اتفاق می افتد. چندین بار در این دو سال شبانه با کتک زدن چوپان و به طور مسلحانه دام هایشان را سرقت کرده اند.
نبود امکانات: در پی تخریب خانه ها و برای وادار کردن فشار بر اهالی جهت ترک روستا مدرسه، خانه بهداشت، حمام، قصابی و حتی نانوایی را بسته اند.
عدم پاسخگوئی مسئولین: فرمانداری، بخشداری، حتی کلانتری جوابگو مشکلات مردم اسماعیل آباد نیستند به گفته اهالی فرماندار اگر ببیند با روزنامه ها مصاحبه می کنیم جلوگیری می کند و ما را تهدید به قطع آب و برق و ... می کنند.
عدم اتحاد همبستگی بین روستائیان (سرمایه اجتماعی پائین) و فساد شورای ده: اهالی می گویند مسئولین پالایشگاه در اولین اقدام اعضاء شورای ده را خریده اندومی گویند: در اینجا بخور بخور بوده است و به ما چیزی نرسیده. در قیمت گذاری خانه ها مشکلات اساسی وجود داشته است. مثلاً خانه ای که 250 متر بوده 30 میلیون، و از طرفی خانه 150 متری عضو شورا، 80 میلیون قیمت گذاری شد.
همچنین گروهی از مهاجران ترک زبان که تعلق خاطری به اسماعیل آباد نداشته اند و در این روستا ساکن شده بودند بعد از بروز مشکل خانه هایشان را به سرعت به شرکت نفت واگذار کرده اند و رفتند و تنها این چند ده خانوار باقی مانده اند که در بین آن ها هم متاسفانه افراد با تجربه و باسوادی که بتوانند با مسئولان ذیربط مذاکره و چاره جویی کنند وجود ندارد.
مشکل زمین های کشاورزی: با وجود ترک روستا از سوی بسیاری از اهالی، هنوز تمام زمین های کشاورزی روستا (با آب لَش آباد) در حال کشت است، حتی بسیاری از کسانی که روستا را ترک و به باقرشهر و... رفته اند و هنوز در روستا کشاورزی دارند که این امر مشکل بسیار رفت و آمد از شهر به روستا را به همراه دارد.
به علاوه با وجود این حجم از آلودگی مصرف محصولات کشاورزی این زمین ها کشاورزی به طور حتم بر روی سلامت مصرف کنندگان آثار سوء به جا می گذارد.
پیشنهاد اهالی باقی مانده: به آنها پول و یا زمین و مجوز کار (مثلاً دامداری در جای دیگری) را بدهند تا تغییر مکان بدهند یا آلودگی ها و مشکلات روستا را حل کنند.
پیشنهادهای ارائه شده از طرف مسئولین و بهترین راه حل:
الف) در اولین روستای واقع در شمال روستای اسماعیل آباد (قوچ حصار) محوطه ای به وسعت 2 هکتار برای خانه سازی درا ختیار اهالی اسماعیل آباد قرار گیرد. هیچ برنامه اجرایی و نقشه برای این تغییر مکان وجود نداشت و با توجه به امکان بروز اختلاف مردم اسماعیل آباد با اهالی روستای قوچ حصار و از طرفی از آنجا که گروهی از اهالی اسماعیل آباد مخالف کوچ داده شدن به آن روستا بودند، این راهکار عملی نشد.
ب) پیشنهاد پرداخت پول برای خرید خانه در جای دیگر، علاوه بر مشکلات پیش آمده در قیمت گذاری خانه ها توسط کارشناس و شورای ده که به اختلافات بسیار بین اهالی و عدم رضایت دامن زد این امر باعث مهاجرت بسیاری از اهالی به شهرهای اطراف (باقرشهر-شهرری و ...) شد که در نتیجه خانواده های روستایی که کشاورز و تولید کننده با زندگی پایدار بودند به مردمی مصرف کننده در شهر با مشکلات هویتی و ... تبدیل شدند و متاسفانه تاکنون این روش اعمال شده است.
ج) راه حل سوم با توجه به تجربه موفق روستای دورسون آباد و در مصاحبه با اهالی این روستا که آبادترین روستا در منطقه است به دست آمد.
در سال 1354 در پی جاری شدن سیلی که در اثر تخریب مخازن چاله های انباشت روغن و آب پالایشگاه به وجود آمده بود محل قدیمی روستای دورسون آباد تخلیه شد و کلیه اهالی به محل جدیدی در مجاورت روستای تخریب شده قدیمی شان که بر اساس اصول شهرسازی و با لوله کشی آب ساخته شده بود، منتقل شدند و این تغییر مکان بدون مشکلی از نظر اقتصادی-اجتماعی برای اهالی و با رضایت ایشان اتفاق افتاده بود.
در مورد روستای اسماعیل آباد نیز، اگر بعد از وقع آلودگی آب و بر اساس اصول آمایش سرزمین با در نظر گرفتن کلیه جنبه های محیط زیستی و اجتماعی محل جدیدی برای احداث روستا در نظر گرفته می شد و در آن جا طبق اصول معماری و شهرسازی روستای جدیدی و با همان نام اسماعیل آباد می ساختند؛ هم نظام زندگی اهالی به هم نمی خورد هم مشکل آلودگی محل زندگی شان و نیز مشکل دسترسی به زمین های کشاورزی آبا و اجدادی شان حل می شد و جلوی مهاجرت اهالی به شهرهایی اطراف نیز گرفته می شد.
آلودگی آب: مشکل جدی روستاییان از زمانی آغاز شد که از چاه عمیق آب و قنات آن ها نفت بیرون آمد. به دلیل آلودگی نفتی چاه عمیق سابق روستا را هفده سال است پلمپ کرده اند و برای جبران آن چاه دیگری سمت عظیم آباد زده اند که آب آن برای شستشو مصرف می شود و به قدری نمک دارد که غیرقابل شرب است. منبع تامین آب کشتزارهای روستا که در گذشته قنات بوده (می گویند حتی در بچگی از آب قنات می نوشیده اند) رودخانه فاضلاب «لَش آب» است که از تهران به داخل روستا می آید و خطر آلودگی به انواع پساب سمی میکروبی و فلزات سنگین را دارد. لش آب از اینجا به نجیم آباد- قشلاق-نظرآباد-عشق آباد و نهایتاً دریاچه حوض سلطان قم می رود.
پس از آلوده شدن آب به نفت برای شرب روستاییان، لوله کشی آبی از داخل پالایشگاه به قطره 5/1 شده که آب آن بادبی ای مانند شیر سماور در داخل روستا وجود دارد که گویا پالایشگاه تهدید کرده از ابتدای سال آن را هم قطع خواهند کرد.
آلودگی هوا: (کارخانه سولفور سدیم): بوی بسیار بد و غیر قابل تحمل به ویژه در شب هنگام دارد به طوری که حتی کارگرها حاضر به اقامت در روستا نمی شوند و اهالی هرچه پیگیری کرده اند گفته اند هر کار می خواهید بکنید تنها راهتان ترک روستاست.
سوء مدیریت و فساد سازمان محیط زیست: مرجع قانونی نظارت بر وضعیت محیط زیست منطقه سازمان محیط زیست است که تاکنون هیچ اقدام عملی برای متوقف کردن آلودگی ها انجام نداده است. به گفته اهالی وقتی ماموران سازمان محیط زیست به بازدید کارخانه سولفور سدیم رفتند (در آنجا انبار پسته ای هم وجود دارد که در صورت صحت گفته اهالی به دلیل امکان تاثیر آلودگی ها بر پسته ها وجود چنین انباری در این محل قابل پیگیری جداگانه است) از طرف کارخانه پشت ماشین مأموران محیط زیست را پر از پسته کردند و مامورین بدون آن که گزارش منفی از عملکرد کارخانه بنویسند منطقه را ترک کردند.
همچنین اهالی میگویند وقتی مردم آلودگی پالایشگاه را از طریق محیط زیست پیگیری کرده اند محیط زیست گفته پالایشگاه را یک میلیارد تومان جریمه کردیم! این جریمه به چه کار مردم آمده است؟
تنها یک ورزشگاه در مجاورت روستا ساخته اند که آن را هم هر روز تهدید می کنند خراب اش می کنیم.
بروز برخی بیماری های پوستی و سرطان: به گفته اهالی تاکنون چهار نفر در این سه سال به دلیل سرطان فوت کرده اند و نیز لکه هایی روی پوست دست و ... اهالی به وجود آمده است.
مرگ و میر احشام: همچنین به دلیل آلودگی میزان مرگ و میر احشام نیز در این روستا بالاتر از معمول است.
امنیت: به دلیل تخریب بسیاری از خانه های روستایی و مهاجرت همسایگان در صورت بروز حادثه یادزدی در منازل مردم امنیتی ندارند. دزدی بسیار اتفاق می افتد. چندین بار در این دو سال شبانه با کتک زدن چوپان و به طور مسلحانه دام هایشان را سرقت کرده اند.
نبود امکانات: در پی تخریب خانه ها و برای وادار کردن فشار بر اهالی جهت ترک روستا مدرسه، خانه بهداشت، حمام، قصابی و حتی نانوایی را بسته اند.
عدم پاسخگوئی مسئولین: فرمانداری، بخشداری، حتی کلانتری جوابگو مشکلات مردم اسماعیل آباد نیستند به گفته اهالی فرماندار اگر ببیند با روزنامه ها مصاحبه می کنیم جلوگیری می کند و ما را تهدید به قطع آب و برق و ... می کنند.
عدم اتحاد همبستگی بین روستائیان (سرمایه اجتماعی پائین) و فساد شورای ده: اهالی می گویند مسئولین پالایشگاه در اولین اقدام اعضاء شورای ده را خریده اندومی گویند: در اینجا بخور بخور بوده است و به ما چیزی نرسیده. در قیمت گذاری خانه ها مشکلات اساسی وجود داشته است. مثلاً خانه ای که 250 متر بوده 30 میلیون، و از طرفی خانه 150 متری عضو شورا، 80 میلیون قیمت گذاری شد.
همچنین گروهی از مهاجران ترک زبان که تعلق خاطری به اسماعیل آباد نداشته اند و در این روستا ساکن شده بودند بعد از بروز مشکل خانه هایشان را به سرعت به شرکت نفت واگذار کرده اند و رفتند و تنها این چند ده خانوار باقی مانده اند که در بین آن ها هم متاسفانه افراد با تجربه و باسوادی که بتوانند با مسئولان ذیربط مذاکره و چاره جویی کنند وجود ندارد.
مشکل زمین های کشاورزی: با وجود ترک روستا از سوی بسیاری از اهالی، هنوز تمام زمین های کشاورزی روستا (با آب لَش آباد) در حال کشت است، حتی بسیاری از کسانی که روستا را ترک و به باقرشهر و... رفته اند و هنوز در روستا کشاورزی دارند که این امر مشکل بسیار رفت و آمد از شهر به روستا را به همراه دارد.
به علاوه با وجود این حجم از آلودگی مصرف محصولات کشاورزی این زمین ها کشاورزی به طور حتم بر روی سلامت مصرف کنندگان آثار سوء به جا می گذارد.
پیشنهاد اهالی باقی مانده: به آنها پول و یا زمین و مجوز کار (مثلاً دامداری در جای دیگری) را بدهند تا تغییر مکان بدهند یا آلودگی ها و مشکلات روستا را حل کنند.
پیشنهادهای ارائه شده از طرف مسئولین و بهترین راه حل:
الف) در اولین روستای واقع در شمال روستای اسماعیل آباد (قوچ حصار) محوطه ای به وسعت 2 هکتار برای خانه سازی درا ختیار اهالی اسماعیل آباد قرار گیرد. هیچ برنامه اجرایی و نقشه برای این تغییر مکان وجود نداشت و با توجه به امکان بروز اختلاف مردم اسماعیل آباد با اهالی روستای قوچ حصار و از طرفی از آنجا که گروهی از اهالی اسماعیل آباد مخالف کوچ داده شدن به آن روستا بودند، این راهکار عملی نشد.
ب) پیشنهاد پرداخت پول برای خرید خانه در جای دیگر، علاوه بر مشکلات پیش آمده در قیمت گذاری خانه ها توسط کارشناس و شورای ده که به اختلافات بسیار بین اهالی و عدم رضایت دامن زد این امر باعث مهاجرت بسیاری از اهالی به شهرهای اطراف (باقرشهر-شهرری و ...) شد که در نتیجه خانواده های روستایی که کشاورز و تولید کننده با زندگی پایدار بودند به مردمی مصرف کننده در شهر با مشکلات هویتی و ... تبدیل شدند و متاسفانه تاکنون این روش اعمال شده است.
ج) راه حل سوم با توجه به تجربه موفق روستای دورسون آباد و در مصاحبه با اهالی این روستا که آبادترین روستا در منطقه است به دست آمد.
در سال 1354 در پی جاری شدن سیلی که در اثر تخریب مخازن چاله های انباشت روغن و آب پالایشگاه به وجود آمده بود محل قدیمی روستای دورسون آباد تخلیه شد و کلیه اهالی به محل جدیدی در مجاورت روستای تخریب شده قدیمی شان که بر اساس اصول شهرسازی و با لوله کشی آب ساخته شده بود، منتقل شدند و این تغییر مکان بدون مشکلی از نظر اقتصادی-اجتماعی برای اهالی و با رضایت ایشان اتفاق افتاده بود.
در مورد روستای اسماعیل آباد نیز، اگر بعد از وقع آلودگی آب و بر اساس اصول آمایش سرزمین با در نظر گرفتن کلیه جنبه های محیط زیستی و اجتماعی محل جدیدی برای احداث روستا در نظر گرفته می شد و در آن جا طبق اصول معماری و شهرسازی روستای جدیدی و با همان نام اسماعیل آباد می ساختند؛ هم نظام زندگی اهالی به هم نمی خورد هم مشکل آلودگی محل زندگی شان و نیز مشکل دسترسی به زمین های کشاورزی آبا و اجدادی شان حل می شد و جلوی مهاجرت اهالی به شهرهایی اطراف نیز گرفته می شد.
1 comment:
pas belakhareh rafti...ey baba dizini shemshaki ;-)
Post a Comment